۱۳۸۹ اردیبهشت ۴, شنبه

روز گارگر، اتحاد جنبش سبز با کارگران سبز

11 ارديبهشت روز جهاني کارگر روزي که فرصتي است براي بيان مشکلات زحمتکش ترين قشر جامعه .
کساني که بار سنگين چرخهاي اقتصاد و صنعت راروي شانه هاي پر قدرت خود سالها تحمل کرده اند و استوار ايستاده اند اما چندي است صداي شکستن اسخوانهايشان به گوش ميرسد.
تعطيلي هاي پي در پي کم بود نقدينگي کارگاهها و کارخانه ها براي پرداخت حقوق اين قشر زحمتکش . حال که دولت کودتايي و بي عرضه کارگران را رها کرده و نسبت به آنها بي توجه است زمان آن رسيده که جنبش سبز پيمان واتحاد محکم و استواري با آنها ببند . از آنها بخواهد که در روز کارگر با خانواده خود بيايند و جنبش سبز هم با تمام قدرت بيايد . اما پيمان بايد در مورد آينده هم باشد روزي که جنبش سبز نياز به کمک آنها داشت آنها هم با تمام قدرت پشتيبانمان باشند و از ما حمايت کنند .
پس ايده ما اين خواهد بود روز کارگر براي کارگر با جنبش سبز ما خواهيم آمد و منتظر قدوم سبز شما هستيم
وعده ما ساعت 16 جاوي وزارت کار
مسير جايگزين حرکت به سمت وزارت کشور

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

موضوعات داغ بي محتوا؛براي حذف موضوعات داغ پرمحتوا

دوستان بياييد دقت کنيد هر وقت يک موضوع داغ از يک خبر مهم مثل ديدارهاي موسوي کروبي يا کشته شدن فردي يا اينکه همين نامه چهارم محمد نوري زاد ايجاد ميشود بلافاصله پس از مدتي يک موضوع داغ بي محتوا ايجاد ميشود به طور مثال بعد از نامه چهارم محمد نوري زاد به خامنه اي موضوع داغي ايجاد شد با لينکهاي 24يا48ساعت قبل  بسيار جالب بود. حالا هم اين کمپين که واقعا نميدونم در موردش چي بگم که هيچ حالا يه موضوع داغ هم ايجاد شده . دوستان لطفا بالاترين را دستکم نگيريد بالاترين به حق مهمترين محل براي به اشتراک گذاشتن انديشه هاست نه محلي براي صحبت در مورد موارد ممنوعه زيرا صحبت در مورد سکس در فضاي مجازي نيازي به شکستن تابو و از اين حرفها ندارد بهتر است کمي به آمار کلمه هاي سرچ شده از ايران در گوگل سر بزنيم تا متوجه شويد زياد هم در فضاي مجازي اين تابو نيست! پس لطفا بياييم اعتبار بالاترين رو اينگونه در نزد هزاران بازديد کننده روزانه که به اميد خواندن تحليلهاي درجه يک شما و يا نظرات منحصر به فرد شما و يا آخرين اخبار مي آيند نا اميدشان نکنيم و اينجا را به يک سايت مستهجن تبديل نکنيم .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

نامه چهارم محمد نوري زاد به رهبر از زير دست شکنجه گران

متن نامه به نقل از کلمه به شرح ذيل است
به نام خالق آزادی


سلام به رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران


این روزها، نزدیک به چهار ماه است که به خاطر نگارش نامه به حضرتعالی در زندانم. شصت وهشت روز از این مدت را در زندان انفرادی به سربرده ام. توسط بازجوهای خود مورد اهانت و ضرب و شتم قرار گرفته ام. درهمه ی این احوال، از جنابعالی به عنوان رهبری فهیم و آگاه اسم برده ام. که اگر قرار باشد تغییری در اوضاع کشور رخ دهد، این تغییر از ناحیه ی شما بسیار شدنی تر و پایدارتر خواهد بود. من شخصاً امیدی به نقش آفرینی سایر افراد و دستگاههای کشور ندارم. شما را از نزدیک می شناسم. به روح بلند شما واقفم. شما نیز نیک و از نزدیک مرا میشناسید.
در این ماههای زندان از آنچه در بیرون گذشت بی خبر بودم، اما در دیدار کوتاهی که فقط یکبار، گذرا، با خانواده ی خویش داشته ام، دانستم که در غیاب من آقای مهندس موسوی و حجج الاسلام خاتمی و کروبی با خانواده ی من دیدار کرده اند. نمیدانم چرا، اما بسیار دوست میداشتم خود شما نیز با آن بزرگواری که از شما سراغ دارم، به دیدار خانواده ام قدم رنجه می فرمودید، به آنها دلداری می دادید و به آنان می فرمودید که: فلانی -نوری زاد- درست در روزهای بحرانی، با برنامه های تلویزیونی اش، با نوشته هایش، برای منِ رهبر که در معرض تهاجمات طوفانی این و آن قرار گرفته بودم، به میان آمد و از من سخت جانبداری کرد. امروز او در زندان است؛ به خاطر انتقاد از من! او باید در زندان ادب شود. همسر و فرزندانش توسط بازجوهای بیسواد و بی ادب و تندخو به ناسزا گرفته شوند و خود او به تلخ ترین شکل ممکن به ورطه ی تهدید و تحقیر و ضرب و شتم درافتد. اما این دلیل نمیشود که منِ رهبر قدر زحمت های پیشین او را ندانم و به خانواده اش سر نزنم. یا اگر خود به دیدار آنان نروم، نماینده ام را نیز به این منظور به سراغشان نفرستم.
رهبر گرامی، چشم انتظاری خانواده ی من، برای تماشای جمال مبارک شما و رویت نماینده ی شما به جایی نرسید. لابد؛ در این گردونه، آدمها، تاریخ مصرف دارند. که اگر به سر رسیدند، مثل دستمال آلوده، باید به دور انداخته شوند. اما گرایش من و امثال من به شما، گرایش به شخص خامنه ای نبوده و نیست. ما، در جمال اندیشه های شما، افق های گمشدهی آرزوهای شریف مردم خویش و مردم جهان را می دیدیم. یادم هست این اواخر، وقتی تلاش کردم به دیدار شما بیایم و آقای حسین محمدی -از دفتر شما- ماهها مرا به امروز و فردا وعده می داد، در نامه ای به او نوشتم: من از خود خامنه ای، به خدای خامنه ای پناه می برم! و دیگر سراغی از شما نگرفتم. و شما نیز! چرا که دانستم شما از محاصره ی آدمهای جاهل، از تماشای افق آرزوهای مردم باز مانده اید. من میخواستم در آن ملاقاتهای احتمالی، همین نگرانیها را با شما بگویم. اما گویا محاصره کنندگان شما از صراحت سخن من و از اندیشهی من آگاه بودند. همین آقای حسین محمدی، بعد از دیدار اعضای انجمن قلم با حضرتعالی، که حقیر نیز یکی از آنان بود، به من گفت: آقای نوری زاد، من، قربه الی الله از شما میترسم. ترس او، از همان نشست پا گرفته بود که من، بی ملاحظه راجع به اعتیاد گسترده مردم و جوانان به مواد مخدر و آشوبی که در ساختار اجتماعی شهرهای کوچک و بزرگمان درافتاده به آشنا سخن گفتم.
اکنون اما چرا از زندان برای شما نامه مینویسم؟ برای اینکه هنوز ناباورانه، به شما، آری به شخص شما، امید بسته ام. باورم بر این است که: شما مگر برای این انشقاق بزرگ مردمان چاره ای بیندیشید. شما، امروز رهبر کدام مردمید؟ من مردم فراوانی برای شما نم یبینم. رهبری، آن هم بر حداقل مردم، که غرورآفرین نیست. مبادا من و شما را ازدحام مردمی که به استقبال یک مسئول و یا خود جنابعالی می آیند، بفریبد. شما اگر به دیگر افراد مشهور هم اجازه ی سخنرانی و حضور در کشورتان بدهید، غوغای مردمان ما فزونی خواهد گرفت. اجتماع فراوان این مردم، هیچگاه قابل استناد نبوده و نیست. امروز شما بر کشوری رهبری می کنید که مردمش از دست رفته است. کشوری که در گردونه ی چه کنم های بسیاری گرفتار است. کشوری که اتحاد و یکپارچگی اش، به دست خود شما و اطرافیان شما، به حاشیه رفته است و نگرشی قلیل و تنگ به میدان آمده. نمی دانم امسال را سال چه نامیده اید. شنیده ام که به کوشش و تلاش در آن اشاره شده است. این نامگذاری، نشان میدهد که بعضاً مشاوران شما، افراد صادق و کارآمدی نیستند. من و همه، آنجا به شما آفرین می گفتیم که امسال را سال آشتی ملی می نامیدید و خود برای این پیوند مبارک اما دشوار و سخت، پیشقدم میشدید.
اگر کوشش و تلاش برای شما مهم است، از انرژی آن در آشتی ملی باید بهره ببرید.
رهبر گرامی، میدانم سخنان ناگوار من چه بسا تلخ و آشوبنده باشد. اما بیایید سخن تلخ و صادقانه مرا، بر شیرینی سخن چاپلوسانه ی کسانیکه شما را احاطه کرده اند، ترجیح دهید. جامعه ی ما، در جوار یک انفجار بزرگ است. دیگ جوشانیست که ما به خاطر آزار از خروج پرسروصدای بخار آن، چوب کبریتی در سوپاپ آن فرو کرده ایم. من با همه ی اطمینانی که سابقاً در جانبداری از شما مینوشتم، اکنون نیز در جانبداری از شما مینویسم: ما، به روزهای پایانی فرصت آزمون خویش رسیده ایم. روزهایی که دست تقدیر، سنتهای ناب و حتمی خدای متعال، ما را از گردونه ی امتحان به در می برد. امتحانی که در این سی سال فرصت، جز خراش و خرابی با ما نبوده است. ما و شما؛ مردم خویش را از دست داده ایم. اگر سکوت و آرامشی در آنان میبینید به ضرب زور و اسلحه است. اگر باور ندارید به یک آزمون خیالی تن در دهید. به دو کشور ایران و مثلاً سوئد یا کانادا یا حتی مالزی اعلام میکنیم که مردم این دو کشور، یک روز، فقط یک روز پلیس و بسیج و اسلحهای بر سر نخواهندداشت و آزادند که هرچه میخواهند انجام دهند. فقط طی یک روز. تصور میکنید در پایان این یک روز؛ کشور ما و شما چگونه خواهد بود؟ و کشورهای دیگرچطور؟ قصد من از این مقایسه، مجیزگویی از غرب یا سایر کشورها نیست. بلکه میخواهم به شکنندگی آرامش و سکوت دروغین جامعهی خویش اشاره کنم.
رهبر عزیز! من و بسیاری، هنوز دوستدار شما و سرنوشت کشور خویشیم. به رهبری شما بر مقدرات کشور ایمان داریم. ما دوست داریم با رهبری شما به افقهای مبارک دست ببریم. اما شما ظاهراً این اشتیاق را طالب نیستید. بعضاً مشاوران و دوستان ناآگاهی شما را در محاصره ی خود گرفته اند، به شما اطلاعات و آمار نادرست میدهند. و از زبان شما سخن غیرواقع برمی آورند. دوستانی همچون آقای شریعتمداری کیهان، که اطمینان دارم آنگاه که همه از اطراف شما پراکنده شدند و شما و او در یک جزیره تنهایی تنها ماندید، او درجانبداری غلیظ از شما، به مخالفت با خود شما برخواهد خواست!
برخلاف ظاهر تلخ نوشته ام، با صدای بلند و آوازی که همه ی هستی را درنوردد اعلام میدارم که: ما شما را دوست داریم و به پایان خوب سرنوشت شما سخت علاقهمندیم. مرا و ما را باور کنید. حتی در خیال احتمال دهید که ما درست میگوییم. این احتمال هیچ هزینهای برای شما ندارد. در خیال خود باور کنید که دوستان خوب شما، فراتر از شما، و در صنفی که انگ دشمن بر پیشانی آحادش خورده است، غم شما را میخورند و مضطربانه علاقمند درخششِ نابِ شما در این روزهای پایانی آزمون الهیاند و با شجاعت تمام، شجاعتی که من شخصاً در شما باور دارم، امسال را سال آشتی ملی اعلام کنید و از ملامت هر ملامتگری نهراسید. که خدا شما و ما را کفایت میکند. خدایی که دست خود و دست مردم را در دست شما می نهد. یاعلی!






فرزند شما: محمد نوری زاد. اوین بند۲۴۰- سلول57

مهدي هاشمي و تهديد به افشاگري از جنسي ديگر

چندي پيش خبر خروج مهدي هاشمي از کشور شايع شد اما اين شايعه قويا تاييد شد اما ابتدا گفته شد براي سرکشي به مراکز دانشگاه آزاد به خارج کشور بوده اما سپس گفته شد براي تحصيل بوده و تا مدرک دکترا اين حضور ادامه خواهد داشت . در اين کش و قوس ها از گوشه کنار خبرهايي مبني بر حکم دستگيري و يا جلب فرزندان هاشمي به گوش ميرسيد اما در حد شايعه باقي ماندند تا چند روز پيش که علنا چنين موضوعي اعلام شد و گفته شد در صورت بازگشت مهدي هاشمي دستگير ميشود و همچنين گفته شد که اين دفعه ديگه حکم جلب واقعي است . حالا آقاي مهدي هاشمي پس از مدتها از حصن و حصار بيرون آمده اند و تهديد به افشاگري کرده اند به چه علت؟ به علت اينکه شايد دستگيري ايشون علني شده يا اينکه قضيه به جاهاي باريک کشيده موضوع اينجا جالب ميشود که کروبي مدتي پس از انتخابات ننگين رياست جمهوري پرده از اعمال ننگين رژيم در نامه اي محرمانه برداشت اما آقاي هاشمي خم به ابرو نياورده و عکس العملي نشان ندادند که شيخ اصلاحات مجبور به افشاي نامه خود شد بازهم خبري از اکبر هاشمي رفسنجاني نشد. پس از آن بارها خبرهاي موثق و تاييد شده از کشور خارج شدند و وقوع هر نوع شکنجه را که به ذهن ميرسيد تاييد کردند بازهم از اکبر هاشمي رفسنجاني خبري نشد . اين قضايا گذشت تا بازهم نامه اي از زندان به بيت مراجع و خطاب به آنان ارسال شد و پرده از شکنجه ها و سناريوسازي هاي نظام ولايت فقيه اخباري به بيرون درز کرد بازهم  از اکبر هاشمي رفسنجاني خبري نشد اما پس از گذشت کمتر از چند روز مهدي هاشمي قطعا با اشاره هاشمي بزرگ اقدام به تهديد به افشاگري کرده است در اينجا ذره اي از احساسات يک روحاني و يک مدعي اسلام و يک مسئول بلند پايه کشور را نسبت به وضعيت جوانان و افراد جامعه خويش در زندان و حساسيت نسبت به تنها يک حکم جلب نسبت به افراد خانواده اش مي بينيد
به اميد آنروز که در نظام بعدي تمامي مسئولان همه افراد مملکت خود را همچون فرزند خود جگر گوشه خويش بداند  و نسبت به تک تک مشکلات و درد و رنج آنها دلسوز باشند

۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه

نمايشگاه کتاب تهران،فرصتي ويژه براي جنبش سبز

دوستان تا چندي ديگر نمايشگاه کتاب در تهران آغاز ميشود که پذيراي خيل عظيم قشر جوان و به خصوص دانشجو است که از سرتاسر ايران گردهم مي آيند. لينکها رو که ارسال شده اند مشاهده کردم راهکاري عملي براي سبز کردن نمايشگاه تهران پيدا نکردم اما به نظر بهترين و عملي ترين روش در شلوغي فضاي نمايشگاه کتاب تبليغات بر عليه دولت کودتاست . دوستان ميتوانند نشريه هاي کوچک در حد و اندازه هاي کاغذA4 تهيه کنند و با استفاده از کاهش نظارت ماموران در فضاي شلوغ بتوانند صداي رساي خود را از طريق همين نشريه هاي کوچک به گوش همه مردم ايران برسانند تا چند روز آينده نشريه اي آماده و در اختيارتان قرار خواهيم داد تا با تکثير آن بتوان زمينه هاي بيداري همه افراد جامعه را فراهم کرد.
(نماينده اي از دانشجويان تهيه کننده)

۱۳۸۹ فروردین ۲۰, جمعه

توزيع مرغ و گوشت ارزان قيمت در نقاط جنوبي تهران

چندي است دولت کودتا باتوجه به گراني هاي اخير که بيشتر بر دوش اقشار ضعيف سنگيني دارد اقدام به پخش مرغ و گوشت يخي بي کيفيت ولي با قيمتي بسيار ارزان تر از فروشگاهها و نقاط مرکزي و بالاي شهر نموده است .
لذا اين حرکت دولت نشان دهنده مشکلات طاقت فرساي ساکنان جنوب تهران است که امکان ميرود هر لحظه آنها هم به دليل مشکلات و فشارهاي اقتصادي تمام قد کنار جنبش سبز بياستند و تا برکناري دولت بي عرضه کودتا از پاننشينند

۱۳۸۹ فروردین ۱۸, چهارشنبه

تحريم انتخابات قطعي است اما...

تحريم انتخابات آذرماه به نظر جدي مي آيد و از الان اگر تبليغات براي تحريم انجام شود پاسخ خوبي خواهيم گرفت اما دوستان دقت کنيد اگر در انتخابات شرکت نکنيم پس در خانه هم نبايد بنشينيم و بايد خيابانها را با راهپيمايي صلح آميز به تسخير در آوريم و مانع از برگزاري انتخابات به صورت عادي شويم پس در آخر ميگويم من در انتخابات شرکت نميکنم تا تکليف انتخبات قبلي مشخص شود اما نميگذارم انتخابات هم به راحتي برگزار شود . پس از همين الان با سازماندهي و يا حتي با سخن گفتن از راهپيمايي اعتراضي کودتاگران را مورد تهديد مستقيم قرار دهيم تا حساب کار براي 8 ماه ديگر دستشان بيايد

۱۳۸۹ فروردین ۱۷, سه‌شنبه

آقاي سيد محمد خاتمي ميشه بگيد کي دست از سکوت بر ميداريد؟

ده ماه از انتخابات ننگين خرداد ميگذرد و طي اين مدت هزاران بلا و مصيبت بر اين مردم مظلوم آمده است دزديدن راي مردم بستن مطبوعات زندانيان بي شمار نامدار و گمنام شکنجه و تجاوز به آنها و حتي قتل آنها
کشتار مردم در خيابان و به وجود آوردن فضاي خفقان در جامعه
آقاي خاتمي در زمان رياست جمهوريتان که انتقادي نکرديد در 18 تير با دانشجويان آنگونه برخورد شد بازهم سکوت کرديد انتخابات ننگين برگزار شد با آن فضاحت بازهم سکوت کرديد جوانان وطن را در خيابان در جلوي چشم مادران و پدرانشان کشتند بازهم سکوت کرديد و هزاران مورد ديگر که حتما خود بهتر ميدانيد که بازهم سکوت کرديد و حتي اگر هم سخني گفتيد آنقدر مبهم بود که کسي نتوانست منظورتان را به روشني درک کند که انتقادتان به چيست
همه اينها گذشت اما بازهم دست برنداشتند و به قبر پدر گراميتان بي احترامي کردند اما بازهم دعوت به صبر و سکوت کرديد
آقاي خاتمي سکوت در برابر اينهمه جنايت تا کي و به چه دليل تنها دليلي که من ميتوانم بر آن متصور باشم  نظر شما بر حفظ آبروي نظام و جلوگيري از اتفاقات بعدي است اما اين را بدانيد مردم منتظر صحبتها و يا سکوت شما نخواهند شد و راه خود را پيدا خواهند کرد پس سعي کنيد در اين راه همراه مردم باشيد نه اينکه کاري کنيد تا مردم به اهداف شما شک کنند و يا حتي مجبور شوند از شما گذر کنند
خطر عبور از شما و آقايان موسوي و کروبي وجود دارد تا دير نشده نگذاريد اين نيروي عظيم ملت که به پشتيباني شما آمده اند از شما رويگردان شوند و به دنبال چهره هاي جديد باشند .

۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

مبارزه اقتصادي با دولت کودتا

جنبش سبز ميتواند همراه با شروع تحريم ها و يا حتي قبل از آن اقدام به عملي کند  که ميتواند توانايي اقتصادي دولت کودتا را به چالش بکشد . از اين به بعد طي قراردادي بين خودمان  شيوه اي براي پرداخت قبوض آب برق گاز تلفن را جا بيندازيم که به طور متناوب هر يک دوره در ميان آنها را پرداخت کنيم . با اين روش افراد ضرري نميکنند و با مشکل قطع شدن اشترکشان مواجه نميشوند اما بار سنگين مالي را به دوش دولت کودتا مياندازد . و در واقع مبالغ قبوض حدوداٌ هر 110 الي 120 روز پرداخت ميشوند و ميتوان با اينکار زمينه هاي اعتصاب در بخش صنعت را پي ريزي کرد چون در حال حاضر دولت براي پرداخت حقوق کارگران با مشکل مواجه است و اگر در پرداخت حقوق کارمندان نيز با اين مشکل مواجه شود احتمال فروپاشي اقتصادي نظام وجود دارد.

۱۳۸۹ فروردین ۱۲, پنجشنبه

محمود احمدي نژاد فردا با بي بي سي فارسي در شصت دقيقه

در پيام فوري که در شبکه جهاني فارسي بي بي سي پخش شد اعلام شد که اين شبکه بدون محدوديت در تمام ايران از طريق آنتن هاي UHF پخش ميشود که اين عمل با موافقت ايران همراه بوده است.
ضمنا اين شبکه به همين مناست در برنامه ويژه اي با رييس دولت دهم در برنامه شصت دقيقه مصاحبه ميکند
(دروغ سيزده بود)

۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه

توجه ويژه به سفرهاي نوروزي/گسترش دامنه جنبش سبز

با فرا رسيدن نوروز دوستان هموطن داخل کشور که به شهرهاي مختلف سفر ميکنند و حجم اين سفرها هم بسيار بالاست پس به همين دليل از دوستان تقاضا ميشود پيام صلح و دوستي جنبش سبز را با رايت DVD و تکثير در شهرهاي مختلف برسانيد که باعث گسترش دامنه نفوذ جنبش سبز و دلگرمي دوستان شهرستاني نسبت به بيداري جنبش و سرزندگي و پويايي آن ميشود

۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

تودهني ديگر به سيد علي/ پيامکهاي تبريک سال صبر و استقامت

دوستان بعد از سال تحويل وقتي رهبر نامشروع سخنراني ميکنه و سال رو نامگذاري ميکنه بهتره سيل پيامکهاي تبريکي که به دوستان و اقوام ميفرستيم به سال صبر و استقامت اشاره کنيمو با اينکار نشان ميدهيم ملت هيچ ارزشي براي او و چرندياتش قايل نيست

۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

پيام نوروزي ميرحسين موسوي+لينک دانلود از فورشير

اولين تصاوير از قبور پاک شهداي سبز+حضور گسترده نيروهاي امنيتي

مزار شهيد سهراب اعرابي



مزار شهيد ندا آقا سلطان  شماره 1




مزار شهيد ندا آقا سلطان شماره 2


گريه هاي جانسوز مادر ندا


مزار شهيد اشکان سهرابي



حضور گسترده نيروهاي لباس شخصي و انتظامي

۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

تمام ديوارها را مزين به شعار سال کنيم/سال صبر و استقامت سبز

با نام گذاري سال آينده به عنوان سال صبر و استقامت از تمامي شعارنويسان که شبانگاهان با خريدن تمامي خطرات به جان خود شعار هاي جنبش را بر روي ديوارها و جاهاي عمومي شهر مينويسند از اين پس عنوان ( سال 89 سال صبر و استقامت سبز ) را بنويسيند

برنامه های فشرده جنبش سبز در پایان سال هشتادوهشت/اطلاع رسانی کنید

1- پاسداشت آیین کهن و تاریخی چهارشنبه سوری سه شنبه بیست و پنجم اسفند


2- گرامی داشت یاد و خاطره شهدای جنبش سبز و حضور بر سر مزار ایشان قطعات 9 و 257 مورخ بیست و هفتم اسفند


3- بانگ الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور لحظاتی بعد از تحویل سال نو به هنگام پخش سخنرانی سید علی


دوستان برنامه های فوق را در خارج از فضای مجازی تبلیغ کنید به امید سالی پر برکت و به خاک مالیده شدن پوزه رهبر و مزدورانش


۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

توصیه های هاشمی رفسنجانی به ملت یا حاکمیت

امروز ظهر دو مورد از توصیه های هاشمی رفسنجانی را خواندم قرار است این توصیه ها به صورت قطره چکانی اعلام شود تا این بازی تا آخرین لحظات سال 88 ادامه یابد .

توصیه اول به جوانان و به ویژه دانشجویان بود دانشجویان و جوانانی که یکی از مهمترین گروههای جنبش سبز را تشکیل میدهد و در واقع یکی از موتورهای فعال کننده جنبش است. توصیه شده که خوراک کشورهای غربی را تهیه نکنند و اینکه برای دستیابی به حقوق خود فریاد بزنند و در اینجا معنای یکی به نعل یکی به میخ را کاملا متوجه میشویم . سکوت در برابر حقوق اولیه انسانی که خواست حکومت است و فریاد زدن حقوق که خواست جنبش سبز است .حال معلوم نیست در برابر حکومتی که تا آخرین روزهای سال از زندانی کردن و اخراج و تبعید و محرومیت از تحصیل برای دانشجویانش چیزی نداشته است چگونه میتوان سکوت کرد
توصیه دوم هم که مثلا به صدا و سیمای میلی است و طوری کلمه اگر آمده است که در صورت اعترض به مواضعش بگوید منظورم رسانه های خارجی بوده است .
به نظر می آید این توصیه ها بیشتر برای مردم معترض به حقوق اساسی خود است تا حاکمیت پس بهتر است توصیه هایی برای ملت ناميده شود جهت سکوت در برابر حاکمیت و خون شهدا و زندانیان بی گناه است که ماهها بدون هیچ دلیلی در زندان بوده اند.


۱۳۸۸ اسفند ۲۱, جمعه

مفاسد اقتصادي جمهوري اسلامي/مصاحبه سردار مدحي(20/12/88)








لينکهاي دانلود/کم حجم


http://www.4shared.com/file/239563157/ceed0a8a/Audio_Panjereh_P_1-11-03-2010.html
http://www.4shared.com/file/239563233/9d9cd74c/Audio_Panjereh_P_2-11-03-2010.html

۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

سفرهاي نوروزي سبز (طرح ويژه نوروز سال سبز )

تا سيزده روز ديگر سال جديد فرا ميرسد و تعطيلات نوروزي بهترين فرصت براي گسترش ريشه هاي جنبش سبز است.
از چند سال گذشته حجم سفر به شهرهاي مختلف رشد چشمگيري داشته و اين ميتواند موقعيت ويژه اي براي جنبش سبز باشد تا بتواند اتفاقات ماههاي گذشته رو به شهرهاي کوچک که شايد دسترسي به اينترنت يا ماهواره ندارند و تحت تاثير رسانه هاي دروغ هستند برساند. دوستاني که به شهرهاي مختلف سفر ميکنند ميتوانند تعدادي CDيا DVD اتفاقات گذشته رو تکثير کنند و در جاهاي ديدني و پر رفت و آمد شهرهاي مختلف پخش کنند با اين کار ميتوانيم پايه هاي سست دولت کودتا را در شهرهاي مختلف ويران کنيم.
از همين الان شروع به جمع آوري مستندها کنيد و رايت کنيد .
پاينده و سبز باشيد

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

پشت پرده یک اعدام دیگر/محمد امین ولیان (تحلیل شخصی)

محمد امین ولیان دانشجوی بیست ساله که به یک باره خبر تایید اعدام وی توسط دیوان عالی قضات کشور با سرعت بسیار بالایی در فضای مجازی پیچید . بعد از ساعاتی معلوم شد که این حکم بنا بر فتوای مکارم شیرازی بوده است هرچند این فتوا تکذیب شد که غیر از آن انتظار نمیرفت اما به هر حال بهتر است کمی بیشتر به این موضوع دقت کنیم . این خبر فقط در فضای مجازی پخش شد و در رسانه های صوتی و تصویری نظام زیاد روی آن مانور داده نشد به نظر نمیرسد بیش از این دو فکر چیزی پشت پرده اعدام جوانی باشد که در معرض پرپر شدن قرار گرفته است. اول آنکه همانند اعدام های دو تن از افراد قبل از بیست و دوم بهمن که جهت ترساندن مردم انجام شد که انتظار میرود انتخاب یک جوان دانشجو برای ایجاد ترس و رعب و وحشت در جامعه قبل از چهارشنبه سوري سبز باشد که البته این نظام آدم خوار از انجام آن هیچ ابایی ندارد و سابقه نشان داده که برای حکومت یک روزه خود حاضر است جوانان بی گناه وطن را به خاک و خون بکشد اما این قضیه میتواند روی دیگری داشته باشد با توجه به ایامی که در آن قرار داریم و روز میلاد پیامبر اسلام این احتمال وجود دارد که رهبر این جوان را مورد عفو قرار دهد تا شاید چهره خود را اندکی تطهیر کند و این عمل را هم کودتاچیان پیراهن عثمان کنند و چند روزی سریال بسازند و بگویند دیدید رهبر بخشنده است مهربان است یک محکوم به اعدام را بخشید و از این اراجیف که در نظر ملت چهره این فرد به حدی مخدوش است که جز با کارهای بزرگ ملت از او نخواهند گذشت البته توجه کنید این یک تحلیل شخصی است .

۱۳۸۸ بهمن ۲۸, چهارشنبه

سایت سحام نیوز هک شد


سایت سحام نیوز که در واقع متعلق به مهدی کروبی بود توسط گروهکی با عنوان sun army  هک شد.
البته امروز هم چندین بار به علت شدت حملات این سایت از دسترس خارج شد
در ضمن در پیام گروهک متعلق به سپاه مفت خوران اسلامی توهین های زیر آمده است
شیخ , وطن فروش , بازیچه و خائن به ایران اسلامی
تو و اربابانت تجسم عینی افرادی هستند که قرآن کریم در موردشان می فرماید
آنان چون حیواناتند بلکه بد تر از آنها
ریاست به دست کسانی خطاست ***** که از دستشان , دست ها بر خداست

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

نامه تند و صریح سیده مهر انگیز میر(مادر سه شهید) به خامنه ای

 متن نامه به نقل از سایت رسمی حزب اعتماد ملی است
بسمه تعالی
محضر مبارک آیت الله خامنه ای
سلام علیکم
همانطور که مستحضرید اینجانبه سیده مهرانگیز میر مادر شهیدان اکبر، سعید و مسعود پناهی، از سالهای اول انقلاب و بعد از پیروزی در هشت سال دفاع مقدس تا به امروز همراه و همپای نظام مقدس جمهوری اسلامی حرکت کرده و با تمام وجود برای سرافرازی این نظام از هیچ کوششی دریغ نکردم و مهمترین سرمایه زندگی خود را به عنوان سه شهید تقدیم به اسلام ، قرآن و ایران عزیز نمودم. ارادت و علاقه من به شما بر کسی پوشیده نیست و بخوبی واقف هستید که در دوران ریاست جمهوری تان هنگامیکه عده ای از مقامات سیاسی از مخالفان سرسخت شما بوده و امروز بنا به مصالح دنیوی ذوب در ولایت شما گردیدند، از آن زمان من طرفدار و حامی شما بودم( اگر لازم باشد نام آنان را ذکر خواهم کرد).
اگر بخاطر داشته باشد سالی که به کرج تشریف آوردید به شما گفتم که ما مادران، همسران، خواهران و دختران شهدا نه مثل زن های صدر اسلام دست در آب، بلکه دست در خون عزیزانمان فرو برده ایم و با انقلاب و امام بیعت کرده ایم و به قول قرآن از این بیعت هم بسیار شادان بوده و هستیم. اما چه بگویم که بلای انتخابات ریاست جمهوری دهم مثل ساعقه بر سرمان نازل شد و خرمن زحمات ۳۰ ساله ملت ایران را به یکباره به آتش کشید. آنچنان که هیچ حرمتی برای هیچ کس و هیچ چیز باقی نماند و ثمره همه عشق، ایثار و اخلاص شهدا تبدیل شد به دستگیری یاران انقلاب و فرزندان مردم و کتک زدن بی رحمانه و اهانت های کم نظیر به دختران و پسران این کشور. خانواده شهید پناهی نیز از این همه وقاحت و سرکشی نیز بی نصیب نماند و همچون دوران دفاع مقدس که هزینه داده، اینبار نیز در کنار ملت هزینه داده است. دامادم علی کروبی در مسجد که کانون عشق و شهادت بود، مورد ضرب و شتم بی رحمانه اوباش هائی که این روزها لباس مقدس بسیج را به سرقت برده اند واقع شد و رکیک ترین فحش ها و اهانت ها به دخترم خواهر ۳ شهید توسط آن اوباش ها وارد شد.
مشکل من فقط علی کروبی نیست بلکه مجموعه جوانهای بی گناه است که فقط بخاطر اعتراض از پایمال شدن حقشان تا سرحد مرگ کتک می خورند و بعضی از آنان هم زیر شکنجه جان می دهند. مشکل من خانواده هایی هستند که ماه ها از فرزندان و عزیزانشان بی خبرند و نمی دادند از این ظلم به کجا شکایت ببرند. به عنوان مادر سه شهید درد کشیده که فرزندانش با عشق به اسلام، ایران و امام از کیان این نظام اسلامی در دفاع مقدس دفاع کردند، می گویم:
من درد مادری که در فراق فرزندش چند ماه است می سوزد را می فهمم،
من درد و رنج مادری که جوانش بی رحمانه زیر لاستیک ماشین نیروی انتظامی له می شود و بجای دلجوئی اوباش نامیده می شود را درک می کنم
من درد مادرانی که از گوشه و کنار می شنوند که چگونه جوانانشان را شکنجه می کنند حس می کنم و با گریه و ضجه آنان گریه می کنم و از قادر متعال برای آنان طلب صبر می کنم.
رهبر عزیز، این روزها شلاق، قمه و … را به دست جوان های بیست و سه چهار ساله ایی داده اند که نه امام، نه انقلاب و نه جنگ را دیده اند و آنچنان وقیحانه به کسانی که بیشتر از سنشان سابقه مبارزاتی دارند، بنام شما اهانت و حمله می کنند. از شما می خواهم نگذارید این نو کیسه های بی هویت سرمایه بزرگ امام و شهدا را به یکباره نابود کنند.
جالب تر از همه این حرف ها و سخت تر از همه کتک ها و شکنجه ها، سخنان رئیس قوه قضائیه است که می گوید ما با رافت اسلامی رفتار می کنیم و من نمی دانم اگر غیر اسلامی بود، چگونه می شد. از آن طرف هم رئیس جمهور هم دائما فریاد می زند ایها الناس، کشور ما مهد عدالت است و گرگ و میش در کنار هم به راحتی زندگی می کنند و هیچ مشکل و گرفتاری در هیچ گوشه ایران وجود ندارد. طرفداران واقعی اسلام، انقلاب، ولایت و ارزش ها دلسوخته گانی هستند که بدون هیچ چشم داشتی تنها هزینه پرداخته اند و متاسفانه در بازار مکاره متملقان و چاپلوسان که ضد ارزش ها را به نام ارزش ها حاکم می کنند، این دلسوخته گان واقعی نه تنها جای ندارند بلکه برای امر به معروف ( احترام به حقوق مردم) و نهی از منکر (انذار از ظلم وتعدی) مورد سرزنش قرا می گیرند.
رهبر عزیز، من به عنوان مادری داغدیده و ستم کشیده در راه دفاع از اسلام، کشور و انقلاب و روحانیت به خصوص از شخص شما، مجدانه تقاضا می کنم به داد مردم برسید و از حق کسانی که به گردن همه مسئولین حق دارند، دفاع کنید که بقای این نظام بر دلهای سوخته ما استوار است. ادبیات زشت و ناپسند برخی از مقامات که بعد از آنهمه زخم ها با اهانت به مردم با الفاظی مثل بزغاله وگوساله، و یا خس و خاشاک پرداختند موجب بی اعتمادی و فاصله ی بخش بزرگی از مردم با حکومت شده است. در چین اوضاعی اگر عده ای شعار جمهوری ایرانی سر می دهند نه به این دلیل است که جمهوری اسلامی را دوست ندارند، بلکه نه اسلام واقعی و نه جمهوری حقیقی را در چنین شرائطی می بینند. اسلامی که با قرائت و تفسیر کج اندیشانه اقلیتی، اکثریتی را به تقابل کشانده و با استفاده از رسانه های بیت المال هرچه آیه، حدیث که ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون درباره کفار و منافقین گفته شده و تحریف سخنان امام در این ارتباط به آقایان کروبی و موسوی نسبت می دهند و همه آیات بهشت، فردوس، رضوان و تطهیر را برای دیگر آقایان.
به آنان که بعد از این نامه دلسوزانه بدنبال متهم کردن من می روند می گویم که من یک ایرانی مسلمان و معتقد به آرمان های امام و شهدا هستم، نه آمریکایی، نه انگلیسی و نه اسرائیلی.
با آرزوی فرج آقا امام زمان و سلامتی و موفقیت برای شما رهبر جمهوری اسلامی ایران.
سیده مهرانگیز میر

آذربایجان به پا خیز/فردا روز توست


هشت ماه از کودتای ننگین خرداد 88 میگذرد و ما چنان شیفته فرزند آذربایجان شدیم که بی او نمیتوانیم باشیم
ای جوانان غیور ای مردمان بیدار ای فرزندان سردار و سالار ملی به پاخیزید که ایران تشنه حمایت است حمایتی با عشق و علاقه به جنبش سبز به ملتی سبز به رهبرانی سبز
بشتابید که وقت تنگ است ماهها اختناق در آذربایجان برقرار است اما شما شب شکن هستید پس شب تیره را پس بزنید و به روز روشن برسید
به امید شنیدن امیدوارکننده ترین خبرها از خطه آذربایجان  
بازار تبریز ساعت 17 منتظر قدوم استواران ملت سبز ایران است

۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

محل فرود هلیکوپتر رییس دولت کودتا

طبق رویه سالهای قبل از میدان آزادی به سمت شمال(بزرگراه جناح) لاین به سمت جنوب به طول حدودی 300 الی 400 متر داربست کشی میشود و نیروهای ثارالله در آنجا مستقر میشوند سپس هلیکوپتر رییس دولت کودتا در آنجا فرود می آید البته تاکید میکنم این رویه سالهای پیش بوده اما بعید نیست که امسال هم همینگونه باشد و میتوان با ازدجام مردم در آن نتطه با آچارهای مخصوص داربست ها رو باز کرد و خوب دیگه میدونید چه اتفاقی می افته
برای حضور در میدان ازادی هم بازرسی تا به حال وجود نداشته و فقط بازرسی در گیت های ثارالله برای دانش آموزانی است که برای خواندن سرود به جایگاه میروند
به امید فردایی سبز

بانگ الله اکبر امشب لرزه بر اندام از خدا بی خبران می اندازد

شبی تاریخی با جنبشی کتاریخی 
امشب جنبش سبز با تمام قدرت فریاد الله اکبرسر خواهد داد  تا فریاد تظلم خواهی خود را به درگاه خدامون رحمان ببریم
امشب مقدمه یک روز سرنوشت ساز استو همچنین قوت قلب برای کسانی که نسبت به حضور در 22 بهمن تردید دارند
امشب دشمنان ملت مشغول توطئه و دسیسه هستند با فریادهای الله اکبر نشان میدهیم که جنبش سبز تا رسیدن به خواسته هایش از پای نمینشیند
وعده ما ساعت 22 بر فراز پشت بامها

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

اعترافات تلویزیونی از نوعی دیگر در حال پخش است


از ساعت 21 امشب (18/11/88) برنامه گفتگوی ویژه خبری با حضور محمدرضا تاجیک استاد دانشگاه به صورت گسترده در تمامی شبکه ها به صورت زیر تبلیغ شد.
این برنامه حدود ساعت 21:40 آغاز گردید . وی که ساعاتی پیش از زندان آزاد شده است به صورت نمایشی با رنگ و روی پریده و بی حس و حال مشغول خوانده جملاتی نوشته شده البته نه به طور مستقیم است . به نظر میرسد این جدید ترین حربه کودتاچیان در به پای تلویزیون کشاندن درصد قلیلی از جنبش سبز است تا شاید از راه خود و قسمی که خون شهدا خورده اند بازگردند تا 22بهمن به خوبی برای حکومت برگزار شود . اما زهی خیال باطل که ما سر پیمان خود هستیم و تا آخرین نفس برای آزادی مبارزه خواهیم کرد.ضمنا تاجیک هم اکنون گفت جریان اصلاحات جریان بی ریشه ای بوده که هنوز متولد نشده مرده است و همچنین وقایع بعد از انتخابات را ناشی از توهم و عدم درک مناسب از جامعه و محصور کردن رهبران جنبش سبز از رسیدن اطلاعات درست  بوده است.

۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

وحدت تنها راه پیروزی است/22 بهمن نزدیک است


مناظره های تلویزیونی هم بعد ار 5 جلسه به اتمام رسید که دو جلسه آن معاشقه بود تا مناظره و نشان داد تحمل شنیدن صدای مخالفان وجود ندارد و نکاتی در آن مطرح میشود که باعث ایجاد هزاران پرسش دیگر میشود مناظره ها پایان یافت و فضای باز سیاسی هم بعد از 3هفته شکست خورد . اگر از ماه گدشته به حرکات رژیم نگاهی بیاندازیم متوجه تمایل به ایجاد اختلاف در بدنه جنبش سبز هستند که در موارد بسیاری موفق نبودند اما در چند مورد جزئی توانستند اختلافی ایجاد کنند که با هوش بالای جنبش سبز طرح توطئه شان شکست خورد . از ترور استاد دانشگاه تهران ، نامه خاتمی به خامنه ای و بازیهای مشایی گرفته تا دروغ پراکنی فالس نیوز در تحریف سخنان شیخ اصلاحات که داشتند یه موفقیت هایی به وجود می آوردند که با مصاحبه های سبز بانو زهرا رهنورد و مجتبی واحدی و محمد تقی کروبی و در آخر مصاحبه کوتاه کروبی خاتمه یافت اما هنوز دنباله های رژیم راه افتاده اند و این رو علم کرده اند و هر روز در رادیو می نشینند و در به اصطلاح مناظره ها میگویند کروبی توبه کرد فهمید اشتباه خودش رو و از این حرفهای پوچ که میدونیم حتی در بین خودشان هم شنوایی نیست اما میرسیم به اعدام جوانان بی گناه این مرز و بوم که دیروز به ناحق اعدام شدند که الحق جا دارد آنها را شهید بنامیم . دوستان تا 22 بهمن فرصت کمی باقیست و رژیم مشغول انداختن تمام برگهایش است و به هر حال روزی این برگهای سوخته اش تمام میشود ولی تمام آس ها دست ماست پس سعی کنید در این مرحاه ظرفیت خود را بالا برده و به دنبال ایجاد اختلاف در جنبش نباشید که مطمئن باشید با ایجاد اختلاف عقیدتی حکومت پایه های ویران شده اش را زمانی که ما مشغول تقسیم سهم و یا دعوا هستیم میسازد.
باتوجه به شرایط حساس و ویژه 22 بهمن لازم است تا دوستان تبلیغات را در فضای جامعه گسترده کنند و به دنبال آوردن تمام دوستان وآشنایان خود در راهپیمایی باشند چون اگر اتفاق خاصی پیش نیاید این آخرین اعلام قدرت ما در خیابان در سال 88 است پس دوستان خارج و داخل سعی در هرچه سبز تر کردن این مراسم کنند .
رییس جمهور موسوی و شیخ مهدی هم در موقع مناسب بیانیه میدهند و دوباره امید فوق العاده ای در جنبش ایجاد میکنند پس نگران نباشید و منتظر بیانیه آنها نمانید.
جنبش سبز 22 بهمن قدرت خود را به تمام کودتاگران و غاصبان حق ملت نشان خواهد داد و شعار دولت سبز ملی و جمهوری ایرانی  را فریاد خواهد زد .
آبروی جنبش در گرو 22 بهمن است بشتابیم که وقت تنگ است

۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبه

وعده ما مساجد سبز در تهران


از کلیه دوستان جنبش سبز دعوت به عمل می آید تا در مراسم چهلم مرجع سبز و آن پیر سفر کرده به دیار باقی در مساجد سبز تهران گرد هم آییم و به یاد او باشیم . البته با نمادهای سبز و بدون شعار
مساجد سبز تهران : مسجد قبا / مسجد الجواد (هفت تیر)/مسجد جامع شهرک غرب

۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

جواد لاریجانی در شبه رو به فردا

هم اکنون جواد لاریجانی در برنامه شبیه رو به فردا در حال بافتن زمین به زمان است دوستان بعد از خوردن قرص اعصاب میتونند این برنامه اغنایی رو با حضور نویسنده دجال نیوز به صورت زنده مشاهده کنند

۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

کمک های نظام جمهوری اسلامی به زلزله زدگان هائیتی

باتوجه به اندوهگین شدن مسئولین نظام و توجه به روح همکاری قبل از هرکاری ابتدا به حضور نظامیان آمریکا اعتراض کردیم اما دیدیم غیر از چاوز و کشور گابن کس دیگری حمایت نکرد سپس برای بزرگ کردن ولی امر مسلمین(حدود 10تا15درصد جمعیت ایران) پیام تسلیتی بعد از 4 روز صادر کردند و اجازه دفن مردم را صادر نمودند و خواهان همکاری این کشور در مدیریت جهان شدند اما اقدامان زیر به صورت خاص برای مردم زلزله زده هاپیتی انجام شده است
1-تاسیس دفتر نمایندگی ولی فقیه
2-تاسیس حوزه علمیه هائیتی
3-برگزاری اولین نماز جمعه در هاپیتی به امامت آیت الله نوری همدانی
4-جمع آوری وجوهات شرعی مردم هاپیتی جهت کمک به غزه
5-پخش آهنگهای ضد اسکتباری
6-سازماندهی اولین راهپیمایی مردم هائیتی به حمایت از ولی فقیه و تو دهنی زدن به آمریکا
7-تاسیس اولین کارخانه ساندیس سازی
8-تاسیس ناحیه مقاومت بسیج هائیتی
9-برگزاری نماز جماعت در مدارس و شعارهای مرگ بر آمریکا
10-تشکیل گروههای استشهادی برای حمله به اسراییل

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

آخ آخ سید علی آقا امشب ازت خبری نبود/ وعده ما 22 بهمن


امشب که دوستان برنامه رو به فردای سیمای میلی رو مشاهده فرمودید. نکته حائز اهمیت امشب این بود که دیگه حرفی از این سیدعلی چلاق نبود و جای بهتر اینکه دوباری هم که اسمشو بردن جام زهرو بهش دادن بخوره یا نمیدونم جام یه چیز دیگه بود . به هر حال که شاید یکسری حرفای دل جنبش سبز از زبان آقای اطاعت شنیده شد قبول دارم کم بود ولی بحث شورای نگهبان منافع ولی فقیه ، بحث جنایت و کشتار مردم ، بستن روزنامه ها، صداوسیمای میلی، حضور افراد بی لیاقت در مجلس هفتم و هشتم، ناپدید شده 300 میلیارد دلار و ... از همه مهمتر ندادن مجوز راهپیمایی و اینکه جنبش سبز زنده است که حتی پیشنهاد ارسال اس ام اس هم مطرح شد . به نظر میرسه نظام برای نگه داشتن خودش یه جورایی داره راضی میشه احمدی رو بذاره کنار که این هم پیروزی خوبیه چون با کوچکترین عقب نشینی چنان از تخت پایینشان میکشیم که تا سالها نتونند یاد هوای ایران رو کنند. دوستان به مقاومت خود ادامه دهید 22 بهمن در راه است این حرفها به پشتوانه مردم گفته میشود مطمئن باشید اگه به حرف خودشون مثل کیهان و اینا رسیده بودن که جنبش سبزی وجود نداره این حرفها زده نمیشد. 22 بهمن با شکوه ضربه کاری بر پیکر ضعیف و بیمار این نظام است .

۱۳۸۸ دی ۲۳, چهارشنبه

ترس بانک مرکزی از خروج پول از چرخه اقتصادی کشور


رییس بانک مرکزی دولت کودتا اعلام کرد از بهمن ماه بانکها نمیتوانند بیش از 15 میلیون پول نقد به مشتریان خود تحویل دهند .
به علت زمزمه هایی مبنی بر خروج پول از بانک توسط جنبش سبز بانک مرکزی این بخشنامه را به کلیه بانکها ابلاغ کرده است.
بدین جهن از دوستان جنبش سبز میخواهم تا برای وارد شدن در فلج سازی دولت کودتا در همین روزهای باقیمانده تمامی حسابهای خود را خالی کنند تا بانکها با مشکل نقدینگی مواجه شوند